سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 92/3/8 | 2:54 عصر | نویسنده : یاس

امسال دوست داشتم که برم اعتکاف قصد کرده بودم اما مطمئن نبودم قسمتم بشه، فکر میکردم که شاید نتونم برم اعتکاف اما قسمت شدو ساعت یک ونیم نیمه شب جمعه خدا یه نیم نگاهی بهم انداخت و تونستم برم مسجد برای اعتکاف ،چقدر خوشحال بودم که بعد از چندسال دوباره تونستم برم .

شاید اعتکاف رفتن هم مث زیارت حرم امام رضا (ع) و کربلاو... هست که وقتی یکبار رفتی دوباره دلت براش پر میکشه

وقتی وارد مسجد شدم یه خرده تو ذوقم خورد چون اصلا جای خالی نبود!!!کمی ایستادم اطراف را نگاه کردم دنبال یه جا می گشتم و بالاخره یه جای خالی پیدا کردم و نشستم

 جو مث زمان دانشجویی نبود از دخترهای نه ساله کوچولو بودن تا مادربزرگ هایی که نمازهاشون رو روی صندلی میخوندن

 کمی که جا افتادم و نمازمو خوندم کمی دراز کشیدم دیدم بالای سرم یه عکس از شهید همت آویزون کردن که زل زده بود بهم! عکسها را که روی طناب پرده ای که قسمت آقایون و خانمهای مسجدرا جدا میکرد آویزون کرده بودند با چندتا فانوس و سربنده های رنگی و چندتا چفیه ردیف عکسهارو که دنبال کردم دیدم شهید مهدی زین الدین و شهید خرازی هم اونطرف تر دارن نگاه میکنن خیلی جالب وزیبا و تاثیرگذار بودن نگاهم به سقف مسجد افتاد دیدم که صد و یک اسم الهی را با طرح های زیبا و برجسته روی سقف گچبری کرده بودند ودر کنارش لامپ های کوچک رنگی که خیلی زیبا بودن والبته وسط سقف هم اسامی دوازده امام را گچبری کرده بودن، خیلی زیبا و معنوی بود خیلی به دلم نشست آرامش بخش بود

 بعداز نماز صبح و دعای عهد وقت استراحت بود دعای عهد را یه آقایی می اومد و میخوند واینقدر زیباو دلنشین میخوند که همه با اشک این دعا را میخوندن

موقع استراحت صدای خنده ی بعضی دختر کوچولوها سکوت را می شکست بعضی خواب بودند بعضی عبادت میکردن بعضی هم با هم صحبت میکردن

دلم میخواد با خودم خلوت کنم دوست دارم از خودم حسابرسی کنم باید به خودم و اعمالم فکر کنم شاید شاید به خطاهام پی ببرم و اصلاح کنم خودمو.... انشالله .

روز اول هم گذشت و الان صدای مناجات قبل از اذان میاد خوشحالم که یکروز مهمان خانه ی مقدس خدا بودم دارم به این فکر میکنم که امسال توفیق نصیبم شد و اومدم اما سالهای بعدچی؟؟ البته اگه نفسی باشه سعی میکنم بیام انشالله

جای دوستام خالیه خیلی ازشون یاد کردم و براشون دعا کردم ،همه ملتمسین به دعا را ، امید که خداوند مهربان نگاهی به این بنده سراپاتقصیر بندازه و دعاهام را مستجاب کنه آمین

امام جماعت اومد و نماز مغرب و عشارا خوندیم دعای" یا من ارجو "رجب را خوندیم یعنی خدای مهربون اسم منم رو در لیست رجبیون می نویسه؟؟

مراسم اعتکاف امسال یه بانی داشت که ناشناس بود هیچکس نمیدونست کیه؟؟و البته الحق و الانصاف بابت افطاری و...سنگ تموم گذاشت انشالله خدا ازش قبول کنه آمین ...

ادامه دارد در اولین فرصت انشالله..............